۱۳۹۲ فروردین ۶, سه‌شنبه
۱۳۹۱ اسفند ۳۰, چهارشنبه
آخرین اخبار از چهارشنبه سوری از شهرهای ایران / تهران
سردادن شعار علیه خامنه ای
حوالی ساعت ۲۱:۰۰ تعدادی زیادی از خانم های مسن و دختران جوان در منطقه فرحزاد ،خیابان گلستان اقدام به بر افروختن آتش نمودند وبا پریدن بر روی آتش شروع به خواندن « ای بوته ، بوته، بوته \امسال خامنه ای سرنگونه» کردند.
بلوار كشاورز-
شاهد عینی: نيروي انتظامي هست ،موتوري ها اندازه يك گردان ايستاده نمي گدارند تجمع شود ،تجمع 5نفره بشود دستگير ميكنند ، بااين گراني رس مردم را كشيدند همه دنبال اين هستند كه يكي هدايتشان كند. الان كسي نيست که مردم را هدایت کند. همه جوانها ناراضیند، درخيابانها بالا پايين ميكنند ، آرامش ندارند.تمام مغازه ها بسته است ساعت 6 بعدازظهر به بعد همه بستند.
قیطریه-
آتش زدن سطل هاي آشغال در خيابان خوش، قصردشت, قیطریه تهران، پرتاب نارنجک‌های دستی از سوی جوانان بسیار شدید است.
گيشا-
خبر صداي ترقه و فشفشه زياد است، از سالهاي قبل شلوغتر شده است و ماشين خيلي زياد است.
رشت-
درخيابان علم الهدي در رشت ماشين ها نمي توانند حركت كنند، اينجا شلوغ است، ترقه مي اندازند. ماشين پليس زياد است ، آتش نشاني زياداست ،مردم شاد هستند، نورافشان زدند، الان صداترقه مي آيد، ترقه خيلي زياد مي زنند.
ادامه خبرها به محض دریافت به اطلاع شما خواهد رسید.
۱۳۹۱ اسفند ۲۸, دوشنبه
با رقص و شادی مسلح شویم !!!
فقط 1 روز تا چهارشنبه سوری باقی مانده است . آنهم در موقعیتی کاملا متفاوت . سپری شدن سالهایی پررنج و تلخ که گاه تلخی اتفاقاتش هیچگاه از اذهان مردم پاک نخواهد شد . کشتار تجاوز اعدام تنها گوشه ای از اتفاقات سالهای اخیر است . ولی با همه این اوصاف ، تنها مزیتی که این اتفاقات برای مردم داشت ، این بود که مردم از خواب غفلت بیدار شدند ، شاید این بیداری برای ما به قیمت از دست دادن و پرپر شدن جوانان کشور تمام شد ولی همینکه مردم دیگر نمیخواهند این بار سرشان کلاه برود ، اینبار دیگر نمیخواهند نظاره گر باشند اینبار دیگر اجازه نخواهند داد تا یک بار دیگر با سرنوشت آنان بازی شود . یک بار برای همیشه تکلیف خودشان را با این حکومت روشن میکنند .
حکومتی که برای در قلع و قم شهرت جهانی دارد و بایستی برایش مدال داد . حکومتی که ضد شادی است . ضد انسان بودن است و برای زیستن در آن بایستی مانند خودشان به حیوان تبدیل شد .
حکومتی که مانع شادی مردم است و از هرگونه نشاط
مردم هراس دارد رقص اعتراض، رقص آزاد و بی حجاب دختران و پسران در خیابانهای ایران، بیان مخالفت علنی مردم با قوانین ضد انسانی جمهوری اسلامی است که علیه تمام حقوق مردم ایران حتی حق رقصیدن و شاد بودن قرار گرفته است .
برای
مقابله با حکومتی که ضد شادی است بایستی با سلاح مناسب خودش به میدان رفت.
حکومتی که کوچکترین حرکتی که منجر به شاد شدن مردم میشود را سرکوب میکند بایستی تیشه برداشته و به ریشه آن زد . ریشه غم و اندوه پروی که در شالوده این نظام است و در ترویج و گسترش آن تمام تلاش خود را میکند . پس پیش به سوی شاد بودن و خندبدن و رقصیدن .
اینها شاید به ظاهر آزادیهای و خواسته های فردی پیش و پاافتاه ای باشد ولی برای حکومتی که بنای حکومتیش بر اساس ناله و شیون و غم و اندوه بنا شده ، این حرکت به منزله خودکشی حکومت است . هر آنچه طی این 35 سال تنبده بود ، تبدیل به پنبه شد .
رقص اعتراض یک روش جهانی و جدید برای اعتراض علیه اسلام سیاسی است. مردم مصر و تونس نیز به تازگی با این روش علیه حکومت اسلامی و احزاب اسلام گرای حاکم اعتراض کرده اند.این رقص،یک مشت محکم بر دهان اسلامی سیاسی و بیان خواست جدایی مذهب از دولت و آموزش و پرورش است.بیان محرومیت اکثریت جامعه و اعتراض آنها علیه اقلیت حاکم است. رقصی است که نمایانگر غم و اندوه مردمی است که زیر بار استثمار و فقر و گرانی و بی حقوقی،از همه حقوق خویش محروم شده اند و رقصیدن درخیابان های کشور خودشان برای آنها "جرم" محسوب می شود.
رقص اعتراض در این 35 سال نیز در ایران ریشه داشته. هزاران بار به همین مردم ثابت شده است که رژیم اسلامی چه ترسی از این رقص معترضانه و پرمعنی مردم دارد و سعی کرده جلوی ابراز شادی عمومی مردم در خیابان را بگیرد.
ما جوانان با توجه به اهمیتی که رقص اعتراض به عنوان یک اعتراض علیه اسلام سیاسی در جهان یافته و پیشینه این رقص در ایران و با توجه به نارضایتی مردم از حکومت ننگین جمهوری اسلامی، رقص اعتراض را یکی از روش های مؤثر بیان اعتراض عمومی علیه جمهوری اسلامی می دانیم و همچنین،با توجه به اهمیت برداشتن حجاب ها که در راستای مبارزه هر روزه زنان ایران برای دفاع از حقوق و شخصیت کل جامعه علیه تحمیل عقیده و حکومت ضد زن و ضد انسانی اسلامی است،مردم آزادی خواه و برابری طلب ایران در شب چهارشنبه سوری 1391 در سراسر ایران، پرشورتر از هرسال و آگاهانه، دست به ایجاد اجتماعات بزرگ رقص اعتراض علیه جمهوری اسلامی باید بزنند و با برداشتن حجاب ها خیابان ها را به صحنه رقص آزادانه و بی حجاب دختران و پسران بدل کنند و با همبستگی خودشان،قدرت خودشان را به رخ جمهوری اسلامی بکشند و پایه های سست این رژیم را یکی پس از دیگری سرنگون سازند.
جمهوری اسلامی نمیخوایم !!!
ولایت حرف مفت است ، رژیم باید بیفتد !!!
حکومتی که کوچکترین حرکتی که منجر به شاد شدن مردم میشود را سرکوب میکند بایستی تیشه برداشته و به ریشه آن زد . ریشه غم و اندوه پروی که در شالوده این نظام است و در ترویج و گسترش آن تمام تلاش خود را میکند . پس پیش به سوی شاد بودن و خندبدن و رقصیدن .
اینها شاید به ظاهر آزادیهای و خواسته های فردی پیش و پاافتاه ای باشد ولی برای حکومتی که بنای حکومتیش بر اساس ناله و شیون و غم و اندوه بنا شده ، این حرکت به منزله خودکشی حکومت است . هر آنچه طی این 35 سال تنبده بود ، تبدیل به پنبه شد .
رقص اعتراض یک روش جهانی و جدید برای اعتراض علیه اسلام سیاسی است. مردم مصر و تونس نیز به تازگی با این روش علیه حکومت اسلامی و احزاب اسلام گرای حاکم اعتراض کرده اند.این رقص،یک مشت محکم بر دهان اسلامی سیاسی و بیان خواست جدایی مذهب از دولت و آموزش و پرورش است.بیان محرومیت اکثریت جامعه و اعتراض آنها علیه اقلیت حاکم است. رقصی است که نمایانگر غم و اندوه مردمی است که زیر بار استثمار و فقر و گرانی و بی حقوقی،از همه حقوق خویش محروم شده اند و رقصیدن درخیابان های کشور خودشان برای آنها "جرم" محسوب می شود.
رقص اعتراض در این 35 سال نیز در ایران ریشه داشته. هزاران بار به همین مردم ثابت شده است که رژیم اسلامی چه ترسی از این رقص معترضانه و پرمعنی مردم دارد و سعی کرده جلوی ابراز شادی عمومی مردم در خیابان را بگیرد.
ما جوانان با توجه به اهمیتی که رقص اعتراض به عنوان یک اعتراض علیه اسلام سیاسی در جهان یافته و پیشینه این رقص در ایران و با توجه به نارضایتی مردم از حکومت ننگین جمهوری اسلامی، رقص اعتراض را یکی از روش های مؤثر بیان اعتراض عمومی علیه جمهوری اسلامی می دانیم و همچنین،با توجه به اهمیت برداشتن حجاب ها که در راستای مبارزه هر روزه زنان ایران برای دفاع از حقوق و شخصیت کل جامعه علیه تحمیل عقیده و حکومت ضد زن و ضد انسانی اسلامی است،مردم آزادی خواه و برابری طلب ایران در شب چهارشنبه سوری 1391 در سراسر ایران، پرشورتر از هرسال و آگاهانه، دست به ایجاد اجتماعات بزرگ رقص اعتراض علیه جمهوری اسلامی باید بزنند و با برداشتن حجاب ها خیابان ها را به صحنه رقص آزادانه و بی حجاب دختران و پسران بدل کنند و با همبستگی خودشان،قدرت خودشان را به رخ جمهوری اسلامی بکشند و پایه های سست این رژیم را یکی پس از دیگری سرنگون سازند.
جمهوری اسلامی نمیخوایم !!!
ولایت حرف مفت است ، رژیم باید بیفتد !!!
۱۳۹۱ اسفند ۱۸, جمعه
جنبش برهنگی ، تعابیر و واقعیات
جنبش برهنگی ، تعابیر و واقعیات
برهنگی زنان برای اعتراض به وضعیت و موقعیت اجتماعی زن در جامعه ای که در
آن قرار دارند شیوه ای است که چندی است بعد از تحولات خاور میانه صورت گرفته است .
بحث و جدل های زیادی مبنی بر درست بودن و یا نبودن این عمل در رسانه های اجتماعی
میتوان مشاهده کرد. شروع این حرکت از مصر شروع شد . زمانی که علیا ماجده المهدی تصاویر برهنه خود را منتشر کرد . این حرکت او دراعتراض به قوانین ضد زن و غیر انسانی شریعه و دین اسلام بر زنان بود . بعد از این حرکت موج اعتراض اسلامیون در اعتراض به این عمل علیا شروع شد . در حمایت از این حرکت علیا چند تن از زنان ایرانی نیز در حمایت از این حرکت برهنه شدند وحتی یکی از فعالین سازمان اکس مسلم ، خانم مریم نمازی تقویمی منتشر کرد که در آن مریم نمازی نیز به حمایت از علیا ، برهنه شده بود .
هفته پیش نیز چند تن از دختران ایرانی در استکهلم دست به اعتراض مشابهی زدند واین شیوه اعتراض را در شهر استکهلم تکرار کردند .
اینکه بعضی افراد مخالف این عمل باشند طبیعی است ولی به چه قیمتی ؟ به قیمت لجن پراکنی به این حرکت و مضحک خواندن و بالماسکه خواندن آن ؟
به راستی این خشم از کجا نشات میگیرد ؟ آیا این همان جنبش ناسیونالیستی نیست میخواهد بار دیگر تحت عنوان زن ایرانی پا به میدان بگذارد و یک بار دیگر با وضع کردن قوانین و حد مرز و خط قرمزهای یک زن ایرانی ، نوع اعتراض زنان ایران را محدود کند ؟
آیا زنج و عذاب چند هزار ساله زن ایرانی از دست مذهب کافی نبود که حال میخواهند تحت نام فرهنگ زن ایرانی ،
بار دیگر قوانین تازه ای برای در بند کردن و محصور کردن زنان ایران به تصویب برسانند ؟
این واقعیتی است انکار ناپذیر . جنبش اسلامی و جنبش ناسیونالیستی دو روی یک سکه هستند که هرکدام به نوبه خود قصد
در محدود کردن دارند . شاید جنبش ملی ناسیونالیستی ظاهر آراسته و دموکراتی در کلام
داشته باشد ولی در عمل وقتی در مقابل عمل انجام شده قرار میگیرد ( آنهم وقتی که
حتی هنوز اپوزوسیون است) صورت واقعی خود را نشان داده و بار دیگر با صدای بلند
اعلام میکند که این جنبش پارامترها و الگوی زن ایرانی را قبل آماده دارد و هر زنی
که در این الگو قرار نگیرد و پا فراتر بگذارد مجازات خواهد شد .
مجازات برون مرزی آن شامل لجن پراکنی و حتک حرمت است ، میتوان حدث زد این جنبش وقتی قدرت را بدست بگیرد با چنین حرکت های اعتراضی چه خواهد کرد .
نوع اعتراض به انسان معترض خودش مربوط است. هر نوع اجباری برای انجام دادن یا ندادن کاری ، اعتراض تند و تیز خودش را بوجود می آورد و حجاب نیز از این مستثنی نیست . در مقابل حجاب اجباری طبیعی است که عریانی قد علم میکند.
انتقاد این جنبش آنقدر متبدی و ناشیانه است که هرکسی میتواند به این موضوع پی ببرد . از جمله اتهاماتی که این طیف به جنبش برهنگی ابراز فرمودند ، استفاده ابزاری از زنان و یا جرات نداشتن افراد در عیان کردن صورت خود است و یا اینکه چرا رهبران سیاسی حامی این حرکت چرا خود اینکار را نمیکنند .
واقعا جای تاسف دارد . حرکت سیاسی ، نقد و پرسش سیاسی میخواهد و متعاقبا جواب سیاسی .
ولی با این نوع لجن پراکنی ها و گله مندی کودکانه ، جز زیر سئوال بردن جنبش ناسیونالیستی هیچ چیزی به دست نخواهند آورد .
مجازات برون مرزی آن شامل لجن پراکنی و حتک حرمت است ، میتوان حدث زد این جنبش وقتی قدرت را بدست بگیرد با چنین حرکت های اعتراضی چه خواهد کرد .
نوع اعتراض به انسان معترض خودش مربوط است. هر نوع اجباری برای انجام دادن یا ندادن کاری ، اعتراض تند و تیز خودش را بوجود می آورد و حجاب نیز از این مستثنی نیست . در مقابل حجاب اجباری طبیعی است که عریانی قد علم میکند.
انتقاد این جنبش آنقدر متبدی و ناشیانه است که هرکسی میتواند به این موضوع پی ببرد . از جمله اتهاماتی که این طیف به جنبش برهنگی ابراز فرمودند ، استفاده ابزاری از زنان و یا جرات نداشتن افراد در عیان کردن صورت خود است و یا اینکه چرا رهبران سیاسی حامی این حرکت چرا خود اینکار را نمیکنند .
واقعا جای تاسف دارد . حرکت سیاسی ، نقد و پرسش سیاسی میخواهد و متعاقبا جواب سیاسی .
ولی با این نوع لجن پراکنی ها و گله مندی کودکانه ، جز زیر سئوال بردن جنبش ناسیونالیستی هیچ چیزی به دست نخواهند آورد .
۱۳۹۱ اسفند ۶, یکشنبه
۱۳۹۱ بهمن ۱۳, جمعه
کميته بين المللي عليه سنگسارنامه اي از درون زندان تبريز به افکار عمومي بين المللي
سکينه محمدي آشتياني و وکيلش جاويد هوتن کيان٬ در زندان تبريز٬ تحت شديدترين کنترل امنيتي
اين نامه امروز جمعه اول ماه فوريه به ما رسيده است!
اينجا زندان مخوف تبريز است. از درون اين زندان با مشکلات و خطرات فراوان با شما تماس ميگيرم. با کميته بين المللي عليه سنگسار.
در اينجا زن محکوم به سنگسار سکينه محمدي آشتياني زنداني است و به همراه او وکيلش جاويد هوتن کيان.
ابتدا در مورد جاويد بگويم . او در بند متادون و بند معتادين به مواد مخدر زنداني است. در بخشي که هوتن آنجا است ۷۰ نفر مبتلايان به ايدز زندگي ميکنند که براي روساي زندان هم شناخته شده هستند و بهداري و پزشکان رسما گفته اند که اين هفتاد زنداني مبتلا به ايدز هستند. البته اينها از کمترين امکانات بهداشتي و درماني برخورد دار نيستند و در همان بخش به همراه ۴۵۰ نفر ديگر زندگي ميکنند. در اين بخش که هوتن کيان زنداني است آلودگي و انواع بيماريها و تعداد زيادي معتاد مواد مخدري زندگي ميکنند که براي هر تازه واردي بيشتر زندگي در آنجا به زندگي در دوران قرون وسطي و زندانهاي پادشاهان و ديکتاتورهاي چند صد سال قبل شبيه است . اما متاسفانه براي ما که در اينجا زنداني هستيم اينها عين واقعيت است. در بخش متادون٬ رسما مواد مخدر خريد و فروش ميشود و سپاه و وزارت اطلاعات و مسئولين نه فقط حساسيتي به آن ندارند٬ بلکه خودشان اينرا سازمان ميدهند.
سکينه محمدي آشتياني در بند نسوان است. بدليل اعتراضات بين المللي حکومت اسلامي فعلا حکم سنگسار را متوقف کرده و اجرا نکرده است. شرايط روحي سکينه بسيار بد است چرا که او کاملا تحت کنترل است. هر رفت و آمد و حرکت او٬ هر تلفن کردن او يا حتي اشاره هايش در زندان تحت کنترل نه فقط مسئولين معمولي زندان بلکه مستقيم تحت کنترل مامورين سپاه است. او تحت شديدترين اقدامات امنيتي٬ امکان تماس با فرزندانش را بسيار محدود دارد و حکومت ميکوشد او را زجرکش کند تا نشان دهد که ارتباط با دنياي خارج و کمک گرفتن از مردم دنيا ٬ با شديدترين مکافاتها فرد را روبرو ميکند.
خانم احدي بايد براي شما بگويم که اين دو نفر يعني سکينه و هوتن ٬ حتي اجازه سلام و عليک کردن با ديگر زندانيان را ندارند٬ چون آنها فکر ميکنند علامت ميدهند و يا نامه اي به بيرون رد و بدل ميکنند. اينها را کاملا جدا و ايزوله کرده اند و اخيرا هوتن ميتواند فقط با بقيه زندانيان يک خوش و بش ساده بکند.
نميدانم خبر داريد يا نه که دراينجا بخش مخصوص زندانيان سياسي نداريم. مثلا در اوين و يا برخي زندانها سياسي ها جدا هستند اما اينجا چنين نيست. بندي به اسم " کاردرماني" دارند که در آنجا افراد به اجبار بايد کار کنند ٬ زندانيان سياسي را در بين اينها گذاشته اند و بقيه را پخش کرده اند در همه جا و بين زندانيان عادي . در اين زندان تدابير امنيتي خيلي شديد است تلفنها بشدت کنترل ميشود ارسال نامه بسيار سخت است و بسياري از مکالمات و نامه ها سانسور ميشود . ملاقاتها تحت کنترل بسيار شديد است و بهمين دليل سکينه و هوتن وما زندانيان سياسي و يا رهبران کارگري و دانشجويي و مدافعين حقوق کودکان و همه آنهايي که بدلايل سياسي دستگير شده اند ٬ امکان تماس با بيرون را ندارند. ما هر وقت ملاقاتي داريم چند نفر سرخر آنجا حاضر هستند و کنترل ميکنند که چه ميگوييم و چه ميکنيم.
من از اينطريق ميخواهم بگويم که به سراسر جهان و به رسانه ها بگوييد که حکومت اسلامي سکينه را بهمراه وکيلش جاويد هوتن کيان در حقيقت دوبار زنداني کرده است. کنترل اندر کنترل و حتي اجازه لبخند زدن به آنها نميدهد. من ميخواهم يکبار ديگر از دنيا بخواهم اين بار هم براي سکينه و هم هوتن وهمچنين براي همه ما اسراي اين زندان که در شرايط بسيار وحشتناکي زندگي ميکنيم٬ کاري بکنند.
با احترام ناشناس از زندان تبريز
اشتراک در:
پست‌ها (Atom)